جایی میان تضاد

در قلب پرهیاهوی تهران، در ۳۰ تیر ۱۳۲۶، محسن فرح‌وشی در جهانی چشم به جهان گشود که در آن، سنت و تجدد در تقابل و هم‌زیستی بودند. ایرانِ پس از جنگ جهانی دوم کشوری بود در حال دگرگونی؛ با شتاب در مسیر نوسازی گام برمی‌داشت، در حالی‌که پژواک‌های فرهنگ کهن ایرانی همچنان در زندگی روزمره طنین‌انداز بود.محسن در محله‌ای ساده و مردمی بزرگ شد، جایی که کوچه‌های باریکش پر بود از همهمه‌ی دست‌فروشان، صدای بازی کودکان و آوای مؤذن که در هوای غروب می‌پیچید.بین سال‌های ۱۳۵۱ تا ۱۳۵۵ در دسته‌ی ۵۷ کیلوگرم کشتی آزاد رقابت کرده است. او در دوران قهرمانی خود، قهرمان مسابقات قهرمانی کشتی جهان را در سال ۱۹۷۳ و برنده مدال طلای بازی‌های آسیایی ۱۹۷۴ شد. فرح‌وشی مربی‌گری تیم ملی کشتی آزاد ایران را در چندین نوبت از سال ۱۹۷۸ تا اکنون برعهده داشته و در رقابت‌های قهرمانی جهان ۱۹۹۹ آنکارا و ۲۰۰۳ نیویورک سرمربی تیم ملی بود.

دسته‌بندی‌ها: المپیک – کشتی – زندگی‌نامه

۲.۷۰۰.۰۰۰  ریالء

توضیحات

برشی از کتاب

حرف‌های محمد فولادی را برایش تعریف کردم. گریه‌ام را نگه داشته بودم. هرچه ژاله اصرار کرد نتوانستم شام بخورم. یاد آن دختر معصوم و بلایی که سرش آورده بودند مدام با دیگر اخبار جنایات و نامردی‌های عراقی‌ها ولم نمی‌کرد. مثل هرشب بلند شدم تا کیسه‌ی زباله را سر کوچه بگذارم. بی‌اختیار به طرف ویترین مدال‌هایم رفتم و مدال طلای بغداد را هم برداشتم و آن را توی کیسه زباله انداختم. دلم می‌خواست اثری از این نامرد‌‌ها در زندگی‌ام نباشد. وقتی کیسه را توی سطل زباله‌ی سر کوچه انداختم، چند دقیقه‌ای همانجا نشستم. حس کردم حالم بهتر شده است. به خانه برگشتم. تا صبح خوابم نبرد. محمد فولادی بعدها در جزیره‌ی مجنون شهید شد. حرف‌های محمد فولادی را برایش تعریف کردم. گریه‌ام را نگه داشته بودم. هرچه ژاله اصرار کرد نتوانستم شام بخورم. یاد آن دختر معصوم و بلایی که سرش آورده بودند مدام با دیگر اخبار جنایات و نامردی‌های عراقی‌ها ولم نمی‌کرد. مثل هرشب بلند شدم تا کیسه‌ی زباله را سر کوچه بگذارم. بی‌اختیار به طرف ویترین مدال‌هایم رفتم و مدال طلای بغداد را هم برداشتم و آن را توی کیسه زباله انداختم. دلم می‌خواست اثری از این نامرد‌‌ها در زندگی‌ام نباشد. وقتی کیسه را توی سطل زباله‌ی سر کوچه انداختم، چند دقیقه‌ای همانجا نشستم. حس کردم حالم بهتر شده است. به خانه برگشتم. تا صبح خوابم نبرد. محمد فولادی بعدها در جزیره‌ی مجنون شهید شد.

توضیحات تکمیلی

نوبت چاپ

اول ۱۴۰۴

جلد

شومیز

نوع کاغذ

بالک

شمارگان

۱۰۰۰

قطع

رقعی