تعبیر شگفت‌انگیز یک رویا

تعبیر شگفت­‌انگیز یک رویا

شاید هیچ چیز در دنیا همچون فوتبال، مترادف با کلمه‌ی رویا نباشد!

رویای قهرمانی، رویای در دست گرفتن توپ‌ِطلا، رویای فوتبالیست شدن، رویای به ثمر رساندن و به ثمر رسیدن گل، رویای امضا گرفتن از ستاره­‌ها و یا رویای رفتن به استادیوم، از جمله ترکیب­‌هایی هستند که می­‌توان برای توصیف دنیای فوتبال از آن­ها کمک گرفت. برای توضیح معنای عبارت آخر اما باید فرهنگ لغت فوتبال را زیر و رو کرد زیرا در میان انبوه رویاهایی که به واسطه‌ی فوتبال شکل گرفته‌­اند شاید رویای رفتن به استادیوم از همه نادرتر و حتی عجیب­‌تر باشد.

 این رویای نادر و عجیب اما، سال­‌هاست که رویای زنان ایرانی است. برای زنان (یا به عبارتی بهتر برای انسان­‌ها) در نقاط دیگر دنیا، فاصله تا استادیوم فوتبال تنها تهیه‌ی یک بلیت است اما برای زنان ایرانی فاصله آن­قدر طولانی است که تاکنون، تنها تعداد اندکی توانسته‌­اند آن را بپیمایند. سال­‌هاست که حضور زنان ایرانی در استادیوم­‌های وطنی از «حقی» که باید محترم شمرده شود به «رویایی» تبدیل شده که باید تعبیر شود. رویایی که این روزها به طرز شگفت­‌آ‌وری تعبیر می­‌شود آن هم با کمک ریش و سبیل مصنوعی!

در حالی که جامعه‌ی مدنی بیش از پیش به دنبال احقاق حق ورود زنان ایرانی به ورزشگاه است، تعدادی از زنان با ایجاد ظاهری مردانه روی سکوهای استادیوم فوتبال حضور یافتند. نگارنده در این­‌جا بر آن نیست تا درستی و یا نادرستی چنین رفتاری را بررسی کند بلکه به دنبال آن است تا با تکیه بر این موضوع، از زاویه‌ی دیگری به لزوم بازگشایی درهای استادیوم‌های ورزشی به روی زنان نگاه کند.

در چند ماه اخیر که بار دیگر معضلِ جای خالی زنان روی سکوی استادیوم­‌های ورزشی بحث­‌برانگیز شده است، موافقان حضور زنان در ورزشگاه­‌ها، محکم­ترین دلیل موافقت خود را رعایت حقوق شهروندی زنان دانسته­‌اند. نگارنده اما باور دارد که حضور زنان در ورزشگاه بر دلیل بسیار مهم دیگری نیز تکیه داده است چنان­که حضور در ورزشگاه، گاه نه تنها یک «حق شهروندی» بلکه یک «ضرورت در زندگی» افراد محسوب می­‌شود. نگارنده برای اثبات ادعای خود، از یک هوادار تیم ملی آرژانتین کمک می­‌گیرد؛ چند ساعت مانده به برگزاری فینال جام جهانی 2014، مردی آرژانتینی اتومبیلش را در حوالی ورزشگاه ماراکانا به حراج گذاشت. او از بوینس آیرس تا ریودوژانیرو رانندگی کرده بود تا شاید بتواند اتومبیلش را با یک بلیط دیدار فینال جام‌جهانی ـ بین تیم­های آرژانتین و آلمان ـ معاوضه کند! آن­چه این مرد آرژانتینی را تا پشت درهای استادیوم ماراکانا کشاند، نه جنبه‌ی به حق بودن و نه شاید حتی جنبه‌ی رویا بودن حضور در ورزشگاه بود بلکه یک ضرورت او را راهی برزیل کرد؛ ضرورتِ حضور در استادیوم!

شاید از دیدگاه برخی حضور در استادیوم یک سرگرمی و یا تفریح ساده باشد که می‌­توان به راحتی از آن گذشت و نادیده­‌اش گرفت اما واقعیت چیز دیگری است. فوتبال هیچ­‌گاه تنها یک ورزش نبوده و حضور در استادیوم فوتبال هیچ­‌گاه «فقط» امری برای پر کردن اوقات فراغت نیست. برای هواداری که این­‌گونه خود را به آب و آتش می­‌زند تا مسابقه‌ی فوتبالی را از نزدیک تماشا کند، حضور در استادیوم تنها برخورداری از یک حق ساده نیست بلکه شاید بتوان گفت نیازی است که باید برطرف شود.

آن­چه دخترانی که در دوران کودکی می­خواسته‌­ا‌ند جای سیندرلای قصه باشند که زیباترین لباس دخترانه را می­پوشد تا راهی قصر پادشاه شود، را مجبور می‌­سازد تا چهرۀ زنانه‌شان را زیر ریش و سبیل مصنوعی مخفی کنند تا شاید بتوانند به استادیوم فوتبال راه یابند، چیزی بیش از یک تفریح، سرگرمی و یا علاقه‌­ای معمولی است…

شاید هیچ چیز در دنیا همچون فوتبال، مترادف با کلمه‌ی رویا نباشد. رویایی که گاه تحقق آن به یک «ضرورت» در زندگی تبدیل می‌شود. و این حقیقتی است که بیش از هرکس دیگری مسئولین کشور ما باید آن را درک کنند!

 


Sanaz Alipour

نویسنده: ساناز علیپور

این مطلب توسط خانم علیپور برای نشر گلگشت ارسال شده است.


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *