منچسترسیتی و چلسی، همچنان درس‌های انقلاب ساکی را می‌آموزند

مانند هنر، تجارت یا سیاست، فوتبال هم توسط شخصیت‌ها شکل می‌گیرد. شکل حاضر فوتبال تحت تاثیر سه مربی از ایتالیا، پرتغال و اسپانیاست. این موضوع در فینال لیگ قهرمانان شنبه بین چلسی و منچسترسیتی، برجسته‌ترین بازی فصل مشهود بود.

این نوآوری را می‌توان در آریگو ساکی جستجو کرد. او سیستم عاملی را اختراع کرد که هنوز هم معتبر است، مایکروسافت فوتبال، که بدون آن هیچ چیز کار نمی‌کند: پوشش فضاها با محوریت توپ. با این نوع بازی مواج و رقصان، او میلان را در اطراف چهره‌های برجسته‌ای مانند فرانکو بارسی، پائولو مالدینی، رود گولیت و روبرتو دونادونی به عنوان قوی‌ترین تیم جهان شکل داد. آنها در سال ۱۹۸۹ به اوج خود رسیدند و رئال‌مادرید را در مرحله‌ی نیمه‌نهایی لیگ قهرمانان ۰-۵ شکست داد و در فینال، قهرمان سال ۱۹۸۶، استویا بخارست را با ستاره‌ی آینده‌دارشان گئورگه هاگی  با چهار گل در هم کوبید.

حرکات آنها از کیفیت بالاتری برخوردار بود و میلان با سازماندهی درخشان حریف را در دوئل‌هایی که منجر به از دست‌دادن توپ می‌شد گیر می‌انداخت. استویا به ندرت از میانه‌ی زمین عبور کرد، گلها ناگزیر از راه رسیدند و برنده در ۳۰دقیقه مشخص شد. هر مربی که به خودش احترام می‌گذارد باید این ۹۰دقیقه رقابت نابرابر را دیده باشد.

ساکی ابتدا در ایتالیا باعث پیشرفت فوتبال شد. سایر «آقا‌ها»، که مربیان را در ایتالیا اینگونه صدا می‌زنند، سبک او پذیرفتند و ادامه دادند. مهمترین آنها فابیو کاپلو است که با پیروزی ۰-۴ در فینال لیگ قهرمانان ۱۹۹۴ میلان مقابل بارسلونای کریوف بر دنیای فوتبال سلطه پیدا کرد. یا مارچلو لیپی که از سال ۱۹۹۶ تا ۱۹۹۸ با یوونتوس به سه فینال متوالی رسید و یکی از بازیکنان تحت هدایت ساچی، یعنی کارلو آنچلوتی سه بار به عنوان مربی این جام را بدست آورده است.

در آن زمان، فوتبال ایتالیا فوق‌العاده بود چون پدرخوانده‌هایی مانند سیلیو برلوسکونی و آنجلو موراتی باشگاه‌ها را حمایت مالی می‌کردند. آنها با ثروت میلیونی خود بهترین بازیکنان را جذب باشگا‌هشان می‌کردند. در نتیجه سری آ بین سالهای ۱۹۸۹ تا ۲۰۰۳ پنج بار قهرمان لیگ قهرمانان شد و از ۲۶ جام اروپایی ۱۱ تا را بدست آورد. در طول ان دوران، هفت باشگاه ایتالیایی جام اروپایی کسب کردند، از جمله پارما، سمپدوریا، ناپولی و لاتزیو. هیچ لیگی توان رقابت با آنها را نداشت.

آلمان هم از استانداردهای عالی فوتبال ایتالیا بهره‌مند شد. در سال ۱۹۹۰، آلمان غربی قهرمان جهان شد، چون تقریبا نیمی از تیمی که اطراف لوتار ماتئوس شکل گرفته بود در ایتالیا و سری‌آ بازی می‌کردند. از سال ۱۹۹۵، این سیستم عامل مدرن در تیم نوجوانان بایرن مونیخ اجرا شد: پوشش فضا‌ها با مدیریت توپ و خط دفاع چهارنفره که در آلمان انقلابی بود. من با تیم زیر ۱۹ ساله‌ها در سال ۲۰۰۱ و ۲۰۰۲ قهرمان آلمان شدم.

شما همیشه به شخصی نیاز دارید که عقاید دیگران را بپذیرد و آنها را با اید‌ه‌های خود غنی کند. ساکی ما بیورن اندرسون بود که در دهه‌ی ۷۰ با بایرن قهرمان اروپا شد. او با ما بازیکنان جوان مقتدرانه برخورد نمی‌کرد اما روش‌های خودش را داشت. با پیشینه‌ی اسکاندیناوی‌اش، سوئدی به نسل من سبک جدیدی از رهبری را آموزش داد- سلسه مراتب یکسان، بحث، مشارکت.

نوآوری هرگز نادیده گرفته نمی‌شود. در مکانهای مختلفی مربیان دیگر از ساکی اقتباس کردند، برنامه‌‌های خود را توسعه دادند، تفسیر‌های خود را به آن اضافه کردند و تشکیل تیم‌های بزرگ به سلطه‌ی ایتالیا پایان دادند. برای بیش از یک ربع قرن، الکس فرگوسن به منچستر ثبات بخشید، تیم او یک ماشین حمله‌ای بود. او با ویژگی‌های خاص شخصیتش، چهار بار آنها را به فینال لیگ‌قهرمانان اروپا رساند و در سال ۱۹۹۹ و ۲۰۰۸ قهرمان شد.

لوئیز فن‌خال این عنوان را در سال ۱۹۹۵ با آژاکس بدست آورد، باشگاهی از لیگی کوچک که همیشه سابقه‌ی فوتبال هجومی داشت. اوتمار هیتسفیلد، استاد کلمات و مدیریت، با دورتموند در سال ۱۹۹۷ و بایرن در ۲۰۰۱ این عنوان را بدست آورد. یوپ هاینکس با رئال‌مادرید در سال ۱۹۹۸ و بایرن در سال۲۰۱۳، ویسنته دل بوسکه با رئال در سالهای ۲۰۰۰ و ۲۰۰۲ قهرمان اروپا شدند. فرانک ریکاردی که در سال ۲۰۰۶ با بارسا قهرمان اروپا شد هم بازیکن ساکی بود.

بعد خوزه مورینیو از راه رسید. دکترین او درباره‌ی کاتاناچیوی مدرن، روح هجومی را از فوتبال دور کرد. او با تیم درجه‌ دوی پورتو، در سال ۲۰۰۳ قهرمان جام یوفا و یک سال بعد قهرمان لیگ قهرمانان شد. در نیمه‌نهایی و فینال سال ۲۰۰۴، گلی را دریافت نکردند. در این دوران همه در مورد «بازی در مقابل توپ» صحبت می‌کردند.

مورینیو خطر دریافت گل را به حداقل می‌رساند. تیم‌های او به لطف سطح بالای سازماندهی و قدرت بدنی، به دست‌آورد‌های جالبی در دفاع می‌رسیدند. برای مثال، او در بازی نیمه‌نهایی سال ۲۰۱۰ مقابل بارسلونا با تیم اینتر، حصاری انسانی در اطراف محوطه‌ی جریمه ساخته بود. تیم‌های او در انتظار از دست رفتن توپ هستند و فقط با چند حرکت از این لحظه‌ی آسیب‌پذیری تیم حریف برای حمله به دروازه استفاده می‌کنند. در سال ۲۰۱۰ در بازی فینال مقابل اینتر، تیم بایرن ما کاملا از بازی خارج شده بود.

یکی از قهرمانان مورینیو، دیگو سیمئونه است. او ده سال است که اتلتیکو مادرید را به سمت یک دفاع ۱۱نفره هدایت می‌کند. او دوبار قهرمان لیگ اروپا شده و اخیرا برای دومین بار قهرمان اسپانیا. او دو بار در فینال لیگ قهرمانان حضور داشته است و هر دوبار به سختی شکست خورده است. در سالهای ۲۰۱۴ و ۲۰۱۶، یعنی زمانی که دوره‌ی دیگری از مربیگری طلوع کرده بود.

دوران مالکیت توپ. همه چیز به پپ گواردیولا برمی‌گشت، کسی که مقابل مورینیو قرار گرفت و شکل تهاجمی ساکی را از دور خارج کرد. گواردیولا حمله کرد. او اجازه داد تا ایدئولوژی رمانتیک توتال فوتبال کرویف در دهه‌ی۹۰ مانند گلی جدید و متفاوت در بارسلونا رشد کند. او کنترل کامل بازی را می‌خواست، می‌خواست تیم حریف را در زمین خودش نگه دارد و اگر توپ از دست می‌رفت آن را همانجا دوباره بدست آورد.

به این صورت بازیسازی دیگران را خفه می‌کرد و یک حمله‌ی دائمی ایجاد می‌شد. در بازی رفت مرحله‌ی یک‌چهارم نهایی ۲۰۰۹، بارسلونا ۴-۰ بایرن ما را شکست داد. در فینال‌های ۲۰۰۹ و ۲۰۱۱، منچستریونایتد تقریبا توپ را بدست نیاورد. بارسا به همه زور می‌گفت.

عصر جدیدی بود که در اسپانیا متولد شد و به همین دلیل تاثیر زیادی روی تیم ملی داشت که در آن زمان عملا شکست‌ناپذیر بودند. روش بازی گواردیولا به فوتبال بین‌المللی هم نفوذ کرد.

در این شیوه انتقال همیشه سیال است و مربیان بزرگ راه حل‌های متوسطی برای آن پیدا می‌کردند. در اواسط دهه‌ی ۲۰۱۰ رئال‌مادرید در لیگ‌قهرمانان اروپا در سالهای ۲۰۱۴،۲۰۱۶ و ۲۰۱۸ به قهرمانی رسید. بزرگترین باشگاه جهان همیشه بهترین فوتبالیست‌ها را به خود جذب می‌کند. زمانی زیادی طول کشید تا تیم اطراف لوکا مودریچ، رونالدو، سرخیو راموس، کریم بنزما و تونی کروس تقویت شود.

اما فوتبال فقط استراتژی نیست، و این ما را به مثال دیگری می‌رساند: یورگن کلوپ. او با شور، توان فیزیکی، باور، هرج و مرج و ضد‌حمله‌های پویا پاسخ گواردیولا را داد. کلوپ همیشه با بازیکنانش ارتباطی عاطفی پیدا می‌کند. آخرین حضورش با دورتموند در سال ۲۰۱۳ نمایش قدرتمندی بود. دو بار با لیورپول به فینال رسید، شهری که کاملا متناسب به ذهنیت اوست ودر سال ۲۰۱۹ قهرمان شد.

ساکی، مورینیو و گواردیولا- سیستم پوشش فضاها با مدیریت توپ، بازی با توپ و مقابل توپ، حمله‌ی کامل و کمین برای ضدحمله- همه‌ی این موارد در پورتو به نمایش خواهد آمد. از آنجا که در حال حاضر هیچ تیمی سلطه‌ی میلان یا اسپانیایی‌های بعد از آن را در فوتبال ندارد، همه‌ی تیم‌های برتر حاوی این ترکیب سه بخشی هستند. منچسترسیتی و چلسی حریفان خود را در محوطه‌ی جریمه محاصره می‌کنند آنها با گگن‌پرسیتگ تحت فشار قرار می‌دهند. اما این تاکتیک‌ را هم دارند که بارها بارها در طول بازی عقب بکشند و توپ و ابتکار عمل را به حریف بدهند.

هر دو باشگاه مربیان کاریزماتیکی دارند. سبک گواردیولا قابل تشخیص است، اما سیستم دفاعی‌اش را از مورینیو قرض گرفته است چون تیمش به اندازه‌ی رئال یا بارسا جمع نمی‌شوند. توماس توخل اولین مربی است که با دو باشگاه مختلف به دو فینال پیاپی رسیده است. او در بین ده باشگاهی که گردش مالی آنها بین ۵۰۰هزار تا ۱میلیارد یورو در سال است و می‌توانند در مسابقات بین‌المللی رقابت کنند شناخته شده است. نیروهای دوباشگا تقریبا برابر است و احتمالا فینالی هیجان‌انگیز خواهیم داشت.